جيگر بابا....نفس مامان

مامان

عزيز دلم مامان ديروز كه 11 بهمن بود خيلي حالش بد بود..... اما خدا رو شكر امروز بهترم... واسه موفقيت بابايي دعا كن....اول تن سالم بعد يه مغازه گيرش بياد... تا راحت شه....عاشقتم ...
12 بهمن 1390

نبات

سلام  نبات  مامان   خوبي عسلم؟ فدات بشم كه واسه    ماماني    و  بابايي دعا  كردي....   دلم برات   تنگه .... دووووووووووووست   دارم ...
8 بهمن 1390

دعا

بازم سلام .... گلم تورو خدا واسه ماماني و بابايي دعا كن...   بابايي پاش درد ميكنه دعا كن زودي خوب شه من خيلي ناراحتم.... تازه دلم هم گرفته دعا كن مشكلم حل شه چون تو به خدا نزديك تري و خدا هم فرشته هاي كوچولو رو دوست داره دعاشونو قبول ميكنه بوس   ...
5 بهمن 1390

بافتني

سلام موش موشكم.. ..خوبي قربونت بشم.... داري چيكار ميكني......ميدوني امروز امروز چقدر ارزوي داشتنتو ميكردم؟   خيلي دلم گرفته كاش پيشم بودي . ...تو اين دل كوچولو...... از خدا بخواه تا زود زود بزارتت تو دلم..... خيلي دوست دارم..... راستي جيگر طلاي ساناز...اومدم بگم واست يه شنل سفيد خوشكل هم بافتم كه تو زمستون بپوشي سردت نشه. ..ولي هنوز تموم نشده كه نشونت بدم بايد بر كاموا بگيرم تكميلش كنم.. ... بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس دوسسسسسسسسسسسسسسسسسست دارم.... .ماچ  ...
4 بهمن 1390

دلم ميخواد

دلم میخواد بخورمت... .. خوشمزه مامان دلم میخواد همینکه فهمیدم تو دلمی باباتو سوپرایز کنم و با یه خاطره به یاد موندنی این خبر خوش رو بهش بدم... اخه من عاشق     باباتم. . .. و تو ...
4 بهمن 1390